همکاری شرکتهای بزرگ و استارت آپ‌ها

همکاری شرکتهای بزرگ و استارت آپ‌ها
فرصتی برای ایجاد یک رابطه برد – برد
استارت آپها و شرکتهای بزرگ می توانند از طریق همکاری فرصتهای بالقوه زیادی را برای هم ایجاد کنند و درصورتیکه
از این فرصتها به درستی بهره بگیرند، میتواند برای هر دو طرف مفید و سازنده باشد و به موقعیت برد-برد برسند. در
وضعیت امروز شرکتها که نوآوری محرک کلیدی موفقیت در بلندمدت است، کار با استارتآپها به شرکتهای بزرگ این
امکان را می دهد تا بتوانند تکنولوژیها و راهکارهای خدماتی جدید را با هزینه و ریسک کمتر برای عملیات اصلی سازمان
توسعه داده و بکار گیرند. همچنین استارتآپها منبعی برای نیروی ماهر تازه نفس و ایده های جدید هستند که می تواند
به تحول فرهنگ سازمانی کمک کند.
همکاری با شرکتهای بزرگ، مزایای بسیار زیادی برای استارت آپها دارد. تجربه و دانش بازار، بازده ناشی از مقیاس،
شبکه های موجود با افراد و سازمانهای دیگر و قدرت برند نمونه هایی از مزایایی است که میتواند در کنار دیگر منابع
قابل ملاحظه موجود نا مبرده شود. کار با کسب وکارهای بزرگ می تواند یک ابزار مهم برای استارت آپها به منظور تست
 محصول از جهت تناسب با بازار باشد. این در شرایطی است که طبق گزارش CB Insight بیشتر استارت آپها به این
دلیل شکست میخورند که نیازی در بازار برای محصولشان وجود ندارد. تأمین شدن از جانب یک سازمان بزرگ به عنوان
شریک، همچنین در افزایش مقیاس فرآیندها و جذب مشتریان میتواند بسیار کمک کند.
همکاری های بیشتر استارت آپ و شرکت های بزرگ می تواند اکوسیستم نوآوری را تقویت کند و توانایی تغییرات تکنولوژیک سریع و پتانسیل دیجیتالی شدن را ارتقا دهد. همکاری قوی تر همچنین باعث حمایت از اکوسیستم تکنولوژی قوی تر خواهد شد که این اکوسیستم می تواند به استارت آپها کمک کند تا رشد سریع در مقیاس داشته باشند و به کسب وکارهایی بزرگ و با تداوم تبدیل شوند.

تغییر چشم انداز نوآوری سازمانی

ایجاد برنامه ای برای جستجو کردن، جذب و همکاری سیستماتیک با استارت آپها نه تنها برای شرکت های تکنولوژی محور مانند گوگل و مایکروسافت پیگیری می شود، بلکه در کسب وکارهایی که کمتر تکنولوژی محور هستند مانند کوکاکولا و یونیلیور نیز وجود دارد. همچنین این فرصتهای همکاری م یتواند در سازمانهای اندازه متوسط نیز بکار گرفته شود.

نوآوری باز از مفاهیم نسبتاً جدیدی است که در ادبیات دانشگاهی و کسب وکار مطرح شده است و ازنظر مفهومی، رویکردی
مشارکتی تر، توزیع شده تر و غیر متمرکزتر به نوآوری دارد. این مفهوم بر مبنای این حقیقت به وجود آمده است که امروزه
دانش کاربردی به صورت گسترده ای توزیع شده است و هیچ شرکتی هرچقدر هم بزرگ و توانمند باشد، نمی تواند با تکیه بر
منابع داخلی به تمام نیازهای نوآوری خود پاسخ گوید. در چنین وضعیتی، یک نقش حیاتی می تواند اتصال این نقاط
به ظاهر جدا و ایزوله از هم باشد.
برای کسب وکارها نوآوری باز می تواند روشی سودآورتر برای نوآوری باشد. استفاده از این رویکرد می تواند هزینه ها را کاهش دهد، زمان ورود به بازار را شتاب دهد، باعث افزایش تمایز در بازار شود و درنهایت جریان درآمدی جدیدی برای شرکتایجاد کند. لذا فرصتهای زیادی برای کسبوکارها برای سود بردن از نوآوری باز وجود دارد. شرکت های پیشرو در این
زمینه در حال حاضر نقش جدیدی در سازمان با عنوان مدیر نوآوری باز تعریف کرده اند.
تعاریف زیادی از نوآوری باز ارائه شده است که تقریباً همه آنها یک مفهوم مشترک دارند. در یکی از این تعاریف، نوآوری
باز جریان هدفمند دانش از بیرون به درون سازمان و از درون به بیرون سازمان است که باعث شتاب دادن به فرایند نوآوری درونی و بیرونی سازمان می شود .
همانطور که در تعریف نیز آمده است، نوآوری باز دو جنبه اصلی دارد. اولین جنبه که ویژگی شناخته شده تری از نوآوری
باز است، به صورت آوردن ایده ها و تکنولوژی های خارجی به فرایند نوآوری داخلی شرکت است. جنبه دیگر به این صورت است که اجازه دهیم ایده ها و تکنولوژی های استفاده شده و یا استفاده نشده در درون سازمان، در فرایندهای نوآوری
شرکت های دیگر استفاده شود.
نوآوری باز با از میان برداشتن دیوارهای سخت و انعطاف ناپذیر میان واحدهای سازمان و محیط بیرونی، به سازمان کمک
میکند با رقبا، دانشگاه ها، تأمین کنندگان، مشتریان و مشاوران ارتباط برقرار کند و با بهره گیری از خرد جمعی آنها به منفعت بیشتری دست یابد. نوآوری باز همچنین بازارها را برای استفاده ی خارجی از نوآوری تولید شده توسط سازمان شما گسترش می دهد. مدل اصلی نوآوری باز سیستمی بدون مرز است که در آن شرکت ها به تجاری سازی ایده های خارج از سازمان می پردازند. درعین حال به وسیله ی اعطای حق امتیاز و یا ایجاد شرکتهای وابسته، ایده های داخل سازمان خود را به بازار می فروشند و به کسب درآمد می پردازند.
نوآوری باز برای بسیاری از سازمان ها که متوجه محدودیت های بخش تحقیق و توسعه داخلی خود شده اند اهمیت زیادی
یافته است. یکی از مهمترین روش های رو به رشد در به کارگیری از رویکرد نوآوری باز در سازمان ها، استفاده از پتانسیل های استارت آپها است. در پیمایشی که توسط KPMG در سال ۲۰۱۴ انجام شد، ۸۸ درصد از پاسخدهندگان سازمانی اعتقاد داشتند همکاری با استارت آپها برای پیگیری استراتژی نوآوری سازمان حیاتی است. تحقیقات نشان می دهد که کسب وکارهای بیشتری برنامه های ساختاریافته تری به این منظور راه اندازی می کنند که ازجمله آنها می توان به شتابدهنده های شرکتی اشاره کرد. مهمترین روندهای کلیدی در این زمینه سه مورد زیر است:
  • شتابدهنده های شرکتی: در ابتدای سال ۲۰۱۵ یک سوم شتابدهنده های اروپایی از طرف شرکتهای بزرگ راه اندازی و یا حمایت می شدند و تعداد این شتابدهنده ها با سرعت زیادی در حال رشد است.
  • سرمایه گذار مخاطره پذیر شرکتی (CVC): در سال ۲۰۱۴ سرمایه گذاری های CVCها ازنظر حجم سرمایه ۸۶٫۵  درصد و ازنظر تعداد، ۵۹ درصد رشد داشته است. از بین ۱۰۰ شرکت بزرگ اروپا حدود نیمی از آنها فعالیت های سرمایه گذاری خطرپذیر انجام می دهند و آلمان به عنوان قطب سرمایه گذاران خطرپذیر شرکتی در قاره اروپا شناخته می شود.
  • جذب استارت آپ توسط شرکت های بزرگ: به خصوص در استارت آپ های حوزه تکنولوژی های دیجیتال رو به رشد است. ۸۰ درصد از جذب و خرید توسط سازمان ها در حوزه دیجیتال، مربوط به خرید استارت آپها است.
مزایای همکاری برای شرکتهای بزرگ و استارت آپها
سه چهارم از استارت آپهای اروپا که تاکنون با شرکت های بزرگ همکاری داشته اند، تجربه این همکاری را مفید دانسته اند.
مهمترین منابعی که استارت آپها از طریق شرکتهای بزرگ به آنها دسترسی پیدا می کنند، شامل دانش نسبت به بازار، شبکه ای از افراد مهم و کلیدی، کانال های ارتباطی گسترده تر با مشتریان، تأمین کنندگان و سایر ذینفعان،زیرساخت های قویتر، منابع مالی و انسانی وسیعتر، برند و شناخته شدن در بازار است. این منابع باعث ایجاد برتری هایی برای استارتآپ می شود. از منظر استارت آپها، مهمترین مزایایی که از این راه حاصل می شود دیده شدن و افزایش شهرت یا محبوبیت، توسعه کسب وکار (ورود به بازار جدید یا به دست آوردن مشتریان جدید)، افزایش دانش نسبت به بازار و دسترسی به افراد مهم و کلیدی است.
مهمترین منابعی که شرکتهای بزرگ از طریق استارت آپها می توانند به آن دسترسی پیدا کنند، شامل تیم شکل گرفته شده کامل که توانسته همه نیازهای یک کسب وکار اعم از فنی و غیر فنی را پوشش دهد و انگیزه فراوانی برای رشد دارد، یک مدل کسبوکار با قابلیت رشد بالا، افراد متخصص، ایده های نو و چابکی و سرعت عمل در ارائه محصول و خدمت جدید است. دسترسی به این منابع برای شرکت های بزرگ مزایای فراوانی می تواند داشته باشد. شرکت های بزرگ به این همکاری به چشم فرصتی برای ایجاد نوآوری باز در شرکت خود نگاه می کنند. نوآوری باز از مفاهیم نسبتاً جدیدی است که مطرح شده
است و بسیاری از مقالات تأثیر مثبت آن را بر عملکرد شرکت نشان داده اند. آمادگی و قابلیت نوآوری باز برای یک شرکت
به نوعی ابزاری تحلیلی برای قابلیت استفاده از نقاط قوت و پوشش نقاط ضعف به دست میدهد.
سرعت تغییر در تکنولوژی و پدید آمدن مدلهای کسبوکار جدید که به صورت خاص تکنولوژی دیجیتال باعث آن شده
است، اهمیت همکاری بین استارتآپ و شرکت های بزرگ را از هر زمان دیگری بیشتر کرده است. برای پاسخگویی سریع
به نیروهای خارجی شرکت های بزرگ نیاز دارند تا چابکتر در این فضا عمل کنند.
روی دیگر سکه:
با وجود این همه مزایا برای هر دو طرف شرکت های بزرگ و استارت آپها، شاید منطقی به نظر برسد که بسیاری از شرکتها
و استارت آپها باهم مشارکت و همکاری داشته باشند، اما در عمل چنین نیست و بسیاری از شرکتهای بزرگ هیچ برنامه ای برای مشارکت با استارت آپها ندارند و تعدادی هم درگیر اجرای اقداماتی برای شروع این همکاری ها هستند.
همکاری با استارت آپها برای شرکت های بزرگ چالش هایی دارد. یکی از مسائلی که شرکت های بزرگ در این زمینه باید
توجه داشته باشند، نوع نوآوری است که استارت آپها با خود به همراه می آورند. شرکت های بزرگ در نوآوری های تدریجی
و تکنولوژی های موجود اغلب بهتر از شرکت های تازه وارد هستند، اما مقاومت بالایی نسبت به تکنولوژی های برافکن دارند؛ زیرا این نوع تکنولوژی ها قابلیت ها و استانداردهای موجود را زیر سؤال می برد. به همین دلیل خیلی واضح است که
شرکت های بزرگ پیشرفت تدریجی را به پیشرفت ناگهانی که می تواند از طریق استارتآپ ایجاد شود، ترجیح دهند.
پژوهشها نشان می دهد که نوآوری تدریجی حدود ۹۰ درصد فعالیتهای نوآوری هر شرکت را به خود اختصاص می دهد، اما همان تعداد کم نوآوری های برافکن است که بیشترین سود را برای شرکت ها به همراه دارد.
برای بعضی از شرکت ها، ریسکِ باز کردن درهای شرکت برای نوآوری های خارجی بسیار بالاست. این یک نگرانی کاملاً
منطقی است. تحقیق و توسعه داخلی برای پاسخگویی به نیاز بعضی از شرکتها کافی است و تأکید بیش ازاندازه بر منابع خارجی نوآوری ممکن است حتی باعث کاهش سود خالص شرکت شود (اگر هزینه های همکاری های خارجی از ارزش ایجادشده برای شرکت بیشتر باشد). علاوه بر این، همکاری با استارت آپها جنس ریسکی که شرکتها با آن مواجه اند را
تغییر می دهد. ریسک فنی واحد تحقیق و توسعه داخلی را با ریسک همکاری با یک شرکت خارجی عوض میشود و ریسک های جدیدی برای شرکت ایجاد میکند.
علاوه بر این، اندازه گیری نرخ بازگشت سرمایه برای همکاری با استارت آپها (و به طورکلی نوآوری) همواره یک چالش
اساسی برای شرکت های بزرگ است. در حال حاضر داده های اقتصادی بسیار محدودی برای اندازه گیری میزان سودآور
بودن کار با استارت آپها وجود دارد، چرا که بسیاری از این تأثیرات ذاتا خیلی سخت اندازه گیری می شوند و بنابراین مدیران
اجرایی کار سختی برای توجیه چنین برنامه هایی برای ذینفعان دارند.
از منظر استارتآ پها، پژوهشها نشان داده است که استارت آپ هایی که تابه حال با شرکتها همکاری نکرده اند، به ندرت
به این دلیل بوده است که تمایلی برای همکاری نداشته اند. تعدادی از آنها از همکاری با شرکتهای بزرگ می ترسند و
از اینکه وارد فرایندی به این اندازه بزرگ شوند که کاملاً هم تحت کنترل آنها نیست، مردد هستند؛ اما مسئله بزرگتری
که در این مسیر استارت آپها وجود دارد این است که نمی دانند چگونه با شرکتهای بزرگ ارتباط برقرار کنند و یا در پیدا
کردن علایق دوجانبه با شرکتها با مشکل مواجه می شوند و متوجه خواسته ها و نیازهای آنها نمی شوند (حرف آنها را
متوجه نمی شوند). همچنین بروکراسی اداری و فرایند تصمیم گیری طولانی مدت در شرکت های بزرگ مسئله ای است که
می تواند برای استارت آپها می تواند یکی از چالش های اصلی در این مسیر باشد.
از مطالعه موارد موفق همکاری بین شرکت های بزرگ و استارت آپها می توان به سه نکته کلیدی اشاره کرد:
  • شرکتهای بزرگ در همه صنایع می توانند از قابلیت های همکاری با استارت آپها بهرهمند شوند.
  • همکاری با استارت آپها صرفاً مختص بزرگترین شرکت های جهانی نیست.
  •  بیشتر برنامه های همکاری با استارت آپها ابتدا کوچک بوده است و به مرورزمان گسترش یافته است.
در ادامه به چند نمونه از برنامه های همکاری بین شرکت های بزرگ و استارت آپها پرداخته می شود.
برنامه شرکت دل برای همکاری با استارت آپها
بیانیه مأموریت: کمک به مردم و سازمان ها در جهان به منظور کسب دستاوردهای بیشتر با کمک تکنولوژی این برنامه در سال ۲۰۱۳ و در سطح جهانی اجرا شد و واحد بازاریابی دل به عنوان متولی اصلی این برنامه بود.
هدف: مایکل دل، شرکتش را بزرگترین استارت آپ جهان معرفی می کند که تلاش دارد کارآفرینان دیگر را نیز با منابع،
ابزارها و تکنولوژی که در اختیار دارد توانمند سازد. همکاری با استارت آپها به عنوان یکی از استراتژی های شرکت دل،
اصلی اساسی برای ایجاد فرهنگ سازمانی کارآفرینانه و نوآورانه است.
اگرچه شرکت دل از همان ابتدا با جامعه استارتآپی در ارتباط بود، اما در سال ۲۰۱۳ برنامه  ای ساختاریافته برای ارتباط با
آنها طراحی کرد. این شرکت چندین برنامه را اجرایی نموده است که شامل تأمین مالی برای کارآفرینان، شبکه زنان
کارآفرین و چند برنامه دیگر که در آنها منابعی برای استارت آپها شامل منتورینگ، راهنمایی برای بازاریابی و حمایت های
مالی فراهم می کند.
دستاوردها: سارا شیلدز، مدیرکل شرکت دل در انگلستان ، دستاورد شرکت دل در این برنامه را اینگونه توصیف میکند:
«کمک به اعضای تیم ما برای درک میزان شور و اشتیاق و انرژی کارآفرینان در سطح جهان و اینکه اگر این میزان از شورو اشتیاق در شرکت دل ایجاد شود، انگیزش و عملکرد به طور چشمگیری تحت تأثیر قرار می گیرد.»
همچنین شناخت تکنولوژی های نوآورانه و شرکای تجاری آینده از مزایای به دست آمده برای شرکت دل بوده است. همکاری با VISBUZZ که یک استارتآپ انگلیسی در حوزه نرم افزار به عنوان یک سرویس، یکی از نمونه های این همکاری هاست.  با دو شرکت اکنون از قابلیت های هم برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان بهره می گیرند. این استارت آپ با استفاده از کانال های توزیع قوی شرکت دل، نرم افزار خاص خود را از طریق تبلت های دل به فروش می رساند و دل هم یک خدمت نوآورانه برای کاربران تبلت خود ارائه داده است.
برنامه شرکت تلفونیکا برای همکاری با استارت آپها
بیانیه مأموریت: هدف برنامه ی آینده باز ارائه بهترین و به روزترین تکنولوژی به مشتریان تلفونیکا است. این هدف از طریق جذب نیروهای با استعداد و محصولات و خدمات نوآورانه به شرکت ایجاد می شود.
این برنامه در سال ۲۰۱۴ و در اروپا، کره جنوبی، چین و آمریکای لاتین اجرایی شد.
هدف: تلفونیکا در سال ۱۹۲۴ تأسیس شده و با تعداد زیاد و رو به رشدی از شرکت های تازه تأسیس در صنعت خود مواجه
شد. برای تبدیل شدن به برندی نوآور که برای شرکا و کارمندان آینده شرکت جذاب باشد، شروع به اجرای برنامه های حمایتی از استارت آپها کرد. گری استوارت مدیر شتابدهنده وایرا شرکت تلفونیکا در انگلستان در مورد هدف این برنامه گفته است: « کار با استارت آپها به شرکت کمک می کند تا تکنولوژی های جدیدی را شناسایی و استفاده کند تا همچنان در قرن ۲۱ بتواند پاسخگوی نیازهای جدید مشتریان خود باشد و به یک شرکت دیجیتالی تبدیل شود و مانند کوداک درعصر آنالوگ نماند»
دستاوردها: استارتآپها ارزش قابل توجهی برای شرکت تلفونیکا ایجاد کرده اند. در ادامه به مثالهایی از همکاری های
برد-برد این شرکت با استارت آپها اشاره خواهد شد. زمانی که مدیر فروش تلفونیکا در تلاش بود تا فروشگاه های   خردهفروشی را تشویق کند تا پهنای باند خود را ارتقاء دهند، استارت آپ اسپانیایی Social&Beyond راهکار مناسبی برای این مسئله ارائه داده بود: تکنولوژی که کمک می کند تا فروشگاه های خرده فروشی برای مشتریانشان وای فای رایگان در قبال بازخور آنان فراهم کنند. تلفونیکا از این ابزار برای قرارداد پهنای باند خود با خرده فروشان بهره گرفت چراکه انگیزه لازم را برای قراردادهای گران قیمت تر ارتقاء پهنای باند به خرده فروشان می داد. استارت آپ  Social&Beyond هم قبل از این با مشکل معرفی خود به خرده فروشان مواجه بود و همکاری با تلفونیکا باعث شد تا جریان درآمدی بالایی بدون نیاز به صرف پول و زمان برای نیروی فروش و استراتژی قیمت گذاری برای این شرکت ایجاد شود.
برنامه های همکاری تلفونیکا، همچنین تصویر برند تلفونیکا را به صورت بنیادی تغییر داده است. «گری استوارت در این مورد  گفته است: «همکاری با استارتآپها همچنین باهدف تغییر در ادراک این موضوع که « ما که هستیم» انجام شده است. تلفونیکا میخواست تا بیشتر نوآورانه به نظر برسد» اقدامات تلفونیکا در این زمینه حتی باعث شد تا توجهات زیادی را در سیاست گذاران دولتی به خود جلب کند. در حال حاضر تلفونیکا به صورت فعالانه با سیاستگذاران برای کمک به توسعه
قوانین این حوزه به اسپانیا، بروکسل و آمریکای لاتین، همکاری می کند.
برنامه شرکت نایک برای همکاری با استارت آپها:
بیانیه مأموریت: در این برنامه مأموریت شرکت نایک این است تا ورزشکاران را تا جایی که قابلیت دارند ارتقا دهند. ازنظر
شرکت نایک اگر شما جسم دارید، ورزشکارید.
این برنامه در سال ۲۰۱۴ و در سن فرانسیسکو شروع به کار کرد.
هدف: در این برنامه از سایر استارتآپهایی که می توانند خدمات مکمل برای مخاطبان شرکت نایک ارائه کنند دعوت به
همکاری شده است. حوزه هایی که شرکت نایک علاقه مند به همکاری است در محدوده وسیعی قرار دارد که شامل آموزش،
مربیگری، بازی، تجزیه وتحلیل عملکرد و سایر خدمات مکمل است. نایک با ایجاد این بستر به همراه تجربه و بینش عمیقی که حاصل فعالیت چند ده ساله در حوزه ارائه خدمات و محصولات ورزشی کلاس جهانی است، در نظر دارد خدماتی
جذاب و مطابق با نیازهای هر مشتری به آنها ارائه دهد.
دستاوردها: شرکت نایک در تکمیل برنامه همکاری خود و باهدف ایجاد اکوسیستم حول شرکت خود، شتابدهنده نایک+
را ایجاد کرد. در اولین سیکل شتابدهی ۱۰ استارت آپ به مدت سه ماه به این شتابدهنده وارد شدند و با کمک و همکاری
و راهنمایی های منتورهای شرکت نایک به فعالیتهای خود ادامه دادند. در پایان این فرایند نیز فرصتی برای استارت آپها
ایجاد میشود تا محصولات و خدمات خود را برای بیش از ۱۰۰۰ نفر شامل رهبران نایک، سرمایه گذاران فرشته، سرمایه گذاران خطرپذیر، رهبران صنعت و رسانه ها معرفی کنند. از نمونه های موفق همکاری شرکت نایک با استارتآپها میتوان به
Nike+ SNKRS App و Nike+ Training Club App ،Nike+ Run Club App اشاره کرد.